پایگاه خبری فوتبالی- ۳ پیروزی پیاپی برابر پیکان، سپاهان و شهرخودرو، زدن ۷ گل و بسته نگه داشتن دروازه؛ زندگی در این هفتههای اخیر درست روی همان مداری چرخیده که مجیدی و هواداران استقلال آرزو داشتند.
به گزارش فوتبالی، شاگردان مجیدی در حالی ۹ امتیاز گرفتند که اولا بازی ۶ امتیازی برابر سپاهان را بردند؛ ثانیا سپاهان برابر پیکان شکست خورد؛ ثالثا ماجرای بازیکن گابنی گلگهر بالاخره گریبان تیم قلعهنویی را گرفت. همین نکات باعث شد تا در پایان هفته یازدهم، استقلال چه با تایید رای کمیته انضباطی و چه با رد شدن آن در کمیته استیناف، جایگاه بهتری در جدول نسبت به آلومینیوم و سپاهان داشته باشد. البته اگر اشتباهات داوری نبود استقلال حالا حداقل شش امتیاز بیشتر می داشت و حتی می توانست ۳۱ امتیازی باشد!
در ورای این اتفاقات، استحاله ایجاد شده در استقلال را نباید فراموش کرد. اتفاقی که باعث شده فرهاد مجیدی روی پلههای پایانی نردبامی باشد که او را به ترکیب بهینهاش حداقل برای نیم فصل اول میرساند. این ترکیب ویژه جز شهامت مجیدی، یک نکته مستتر هم دارد: ردپای مرد ایتالیایی. پین به مجیدی مشورتهایی کاملا شبیه دوران استراماچونی داده و شاید بتوان استقلال فعلی را ماکتی کوچک نسبت به تیم لیگ ۱۹ لقب داد.
عرض دادن به بازی و عریض بازی کردن
کلید استقلال جدید عرض دادن به بازی است. تیمی که تلاش میکند (و البته هنوز برخلاف دوران استراماچونی کاملا به موفقیت در اجرای چنین راهکاری نرسیده) با استفاده از تمام عرض زمین، رقیبش را «باز» کند. چنین ترفندی در استقلال استراماچونی به خوبی جواب میداد چون ستارههایی مانند قایدی، غفوری و میلیچ بودند و البته هافبکی مثل کریمی. کریمی درهای ایجاد شده در عرض رقیب را پیدا میکرد، پاس نهایی را میداد و تمام. مجیدی اما بدون داشتن هافبکی که بتواند چنین پاسوری باشد و بدون قایدی و غفوری، در حال برداشت خودش از این نوع بازی است. این نوع بازی توسط استقلال، پله پله اجرا میشود و هرکسی که نتواند آن را اجرا کند، به نیمکت تبعید میشود حتی اگر رضاوندی باشد که محبوب مجیدی است.
مجیدی به خط دفاعیاش دستور داده درست در میانه زمین خوبی بایستد. آنها پله اول بازی استقلال هستند با وظایفی دوگانه: اولین مهاجم وقتی توپ در اختیار استقلال است و اولین مدافع، وقتی استقلال توپ را از دست میدهد. سپس نوبت به زوج نیکنفس و مهدیپور میرسد: مردانی که بعد از انواع سعی و خطاها، درنهایت رای منتخب را برای حضور در ترکیب استقلال پیدا کردند.
درست در لحظه پا به توپ شدن این دو نفر، دو هافبک دیگر (سلمانی و یامگا) جلو میروند و دو مدافع کناری یزدانی، جایشان را میگیرند. حالا استقلال به آرایشی کاملا ایتالیایی تبدیل میشود: دو یونیت ۵ نفره که اولی، راس عقب دارد و دومی، راس جلو. مهدیپور و نیکنفس هم خودشان جلو میروند و هم فرصت دادن پاس در تمام عرض زمین را دارند: به یامگا در راست، به سلمانی در چپ، به کناریهای شان یعنی دانشگر و آقاسی یا مرادمند، به مرد جلوتر از خودشان یعنی حسینزاده و حتی ژستد که در این چند بازی تا محوطه جریمه خودی هم عقب آمده است. این نوع بازی، گزینههای ارسال پاس را بالاتر میبرد و تنوع خطرآفرینی را هم بیشتر میکند.
۲ گل ابتدایی استقلال به شهرخوردو و گلی که وارد دروازه سپاهان شد، دقیقا از این سناریو تبعیت کردند. سلمانی یا از چپ به خط حمله اضافه میشود (گل اول به شهرخودرو) یا خودش وقتی ژستد به چپ متمایل میشود به جلو میزند و جای او را میگیرد (مثل گل بازی با سپاهان) و یا اینکه در جای بازی خودش، به لب خط اضافه میشود (مثل گل دوم بازی با شهرخودرو). دست مجیدی برای اجرای این سناریو در راست خالی است: غفوری مدتهاست شرایط بازی را ندارد و یامگا هنوز نتوانسته با بازی در این سیستم هماهنگ شود چون مدافع راست است و نه وینگر راست. اضافه شدن غفوری، دقیقا همانی است که مجیدی برای بازیهای مهم اواخر نیم فصل برابر فولاد، آلومینیوم و مس نیاز دارد: با حضور او، یامگا یک خط جلوتر میرود و استقلال با یک اجرای بینقص ۱-۴-۴-۱ وارد زمین رقبا میشود تا کارهای هجومیاش را انجام بدهد: یک یونیت عجیب و غریب با دو ردیف ۴ بازیکنی که آنقدر به رقیب، عرض میدهند تا بالاخره فرصت ایجاد شود.